گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 82
رجعت در قرآن







خلیل منتظر قائم دلایل قرآنی رجعت را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. نخست، آیاتی که بر وقوع رجعت (به معناي بازگشت
صفحه 25 از 56
مردگان به دنیا) در امتهاي پیشین دلالت میکنند. از این قبیل آیات میتوان دریافت که بازگشت مردگان به دنیا، امري است
ممکن و قابل قبول که با سنتهاي الهی مخالفت ندارد. دوم، آیاتی که بر وقوع رجعت (به معناي خاص آن) در آخرالزمان دلالت
میکنند. در اینجا براي روشنشدن موضوع به نمونههایی از هر یک از این دو دسته اشاره میکنیم: الف) آیاتی که امکان رجعت را
اثبات میکنند آیات فراوانی از قرآن به نقل مواردي از زنده شدن مردگان در امتهاي پیشین میپردازد. هدف از آوردن این
آیات، چیزي جز اثبات امکان بازگشت به جهان مادي و وقوع آن در امتهاي گذشته نیست. البته میان رجعت به مفهومی که شیعه
به آن معتقد است و رجعتی که در این آیات به آن اشاره شده است، تفاوتهاي زیادي وجود دارد که در بررسی روایات مربوط به
رجعت به آنها اشاره خواهیم کرد. به بیان دیگر، آیاتی که بازگشت افرادي از امتهاي گذشته را به دنیا اثبات میکنند، گویاي آن
است که رجعت محال نیست و به صورت کمرنگ، در امتهاي پیشین وجود داشته است و بنابراین، معتقدان به رجعت، سخن
عجیب و غریبی نگفتهاند. 1 تعدادي از این آیات به شرح زیر است: 1. زندهشدن گروهی از بنیاسرائیل: قرآن کریم، ماجراي مرگ
و زنده شدن گروهی از امت موسی ع) را چنین بیان میکند: و إذ قلتم یا موسی لن نؤمن لک حتّی نري الله جهرة فأخذتکم الصّاعقۀ
و أنتم تنظرون ثمّ بعثناکم من بعد موتکم لعلّکم تشکرون. 2 و چون گفتید: اي موسی، تا خدا را آشکارا نبینیم، هرگز به تو ایمان
نخواهیم آورد، پس در حالیکه مینگریستید، صاعقه شما را فروگرفت. سپس شما را پس از مرگتان برانگیختیم؛ باشد که
شکرگزاري کنید. امام رضا (ع) ذیل آیه یادشده میفرماید: چون خداوند با موسی سخن گفت، موسی به سوي قوم خود رفت و
واقعه را خبر داد. آنها گفتند: ما هرگز ایمان نمیآوریم تا سخن خدا را بشنویم. حضرت موسی ع) از آن جمعیت هفتصد هزار
نفري، هفتاد هزار نفر و از آنان، هفت هزار و از آنان، هفتصد و از آنان، هفتاد نفر انتخاب کرد و با خود به کوه طور برد. چون آنها
کلام خدا را شنیدند، گفتند: ما هرگز به تو ایمان نمیآوریم تا خدا را آشکارا ببینیم. پس خداوند صاعقهاي فرستاد و در اثر
ظلمشان از صاعقه مردند. موسی عرض کرد: خداوندا! اگر قوم، مرا متهم کند که تو چون به دروغ دعوي پیامبري میکردي، اینان
را بردي و کشتی، جواب آنان را چه بگویم؟ پس خداوند دوباره ایشان را زنده کرد و همراه او فرستاد. 3 بررسی کتابهاي تفسیر
گویاي آن است که همه نویسندگان تفاسیر همگام با مفسران نخستین قرآن مانند قُتاده، اکرمه، سدّي، مجاهد و ابن عباس بر این
نظر اتفاق دارند که هفتاد تن از افراد قوم بنیاسرائیل بر اثر صاعقهاي آسمانی جان خود را از دست دادند و خدا بر ایشان مرحمت
فرمود و براي دومین بار آنان را به دنیا باز گرداند. 4 در این میان، تنها یکی از مفسران معاصر را میبینیم که در کتاب تفسیر خود به
مراد از برانگیختن در این آیه، گسترش نسل کسانی » : توجیه آیه پرداخته و برخلاف نظر همه مفسران بزرگ شیعه و سنی گفته است
5 روشن است که این سخن .« است که در اثر صاعقه مردند؛ زیرا گمان میرفت به سبب این مرگ، نسل ایشان نیز منقطع گردد
برانگیخته شدن پس » نوعی تفسیر به رأي بیش نیست و هیچ مؤیدي از قرآن و روایات ندارد. افزون بر اینکه هیچ آشنا به زبان عربی
را اینگونه معنا نکرده است. 2. زنده شدن کشته بنیاسرائیل: داستان زنده شدن کشته بنیاسرائیل، یکی دیگر از « از مرگ
مصداقهاي رجعت در امتهاي پیشین است. خداوند در قرآن کریم در این باره میفرماید: و إذ قتلتم نفساً فادّارأتم فیها و الله مخرج
ما کنتم تکتمون فقلنا اضربوه ببعضها کذلک یحی الله الموتی و یریکم آیاته لعلّکم تعقلون. 6 و چون شخصی را کشتید و درباره او
پارهاي از آن [گاو سر » : با یکدیگر به ستیزه برخاستید، و حال آنکه خدا آنچه را کتمان میکردید، آشکار گردانید. پس فرمودیم
اینگونه خدا مردگان را زنده میکند و آیات خود را به شما مینمایاند؛ باشد که «[ بریده را] به آن [مقتول] بزنید [تا زنده شود
بیندیشید. شیخ صدوق، روایتی را از امام رضا (ع) ذیل این آیه نقل کرده است که به روشنی نشان میدهد مراد از این آیه،
زندهشدن کشتۀ بنیاسرائیل است: یک نفر از بنیاسرائیل، یکی از خویشانش را کشت و جسدش را بر سر راه محترمترین قبیلۀ
بنیاسرائیل انداخت. پس آمد خونبهاي وي را مطالبه کرد و به حضرت موسی گفت: فلان قبیله، فلان کس را کشتهاند. قاتل او
کیست؟ موسی دستور داد گاوي بیاورید، گفتند: ما را مسخره کردهاي؟ گفت: به خدا پناه میبرم که از جاهلان باشم. اگر بدون
صفحه 26 از 56
ایراد و گفتوگو گاوي آورده بودند، کفایت میکرد، ولی سختگیري کردند و خدا! هم بر آنان سخت گرفت... . سرانجام گاو
را خریدند و آوردند. موسی دستور داد سرش را بریدند و دمش را به کشته زدند، فوراً زنده شد و گفت: اي پیغمبر خدا! پسر
عمویم مرا کشت، نه آنان که متهمشان کردهاند. 7 در میان مفسران بزرگ شیعه و سنی دربارة مفهوم این آیات، هیچ اختلاف نظر
اساسی وجود ندارد و همه آنها گفتهاند پس از آنکه قسمتی از بدن گاو را به بدن مقتول زدند، او زنده شد، قاتل خود را نام برد و
است و دقیقاً معلوم نیست که کدام عضو گاو « بعض » دوباره از دنیا رفت. 8 تنها موضوع محل اختلاف در این آیات، منظور از کلمه
را با چه بخشی از بدن مقتول تماس دادند. گفتنی است مفسري که پیش از این از او یاد شد، در مورد این آیه هم، تفسیري
3. زنده شدن دوباره هزاران نفر: قرآن شگفتانگیز ارائه داده و ادعایی کرده است که با هیچ یک از موازین تفسیر انطباق ندارد. 9
کریم حکایت قومی را نقل میکند که از ترس مرگ، خانههاي خود را ترك کردند، ولی مرگ به سراغشان آمد و همه آنها از دنیا
رفتند. سپس به اذن خدا بار دیگر زنده شدند تا نشانهاي بر قدرت پروردگار باشند: ألم تر إلی الّذین خرجوا من دیارهم و هم ألوفٌ
حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثمّ أحیاهم إنّ الله لذو فضلٍ علی النّاس و لکنّ أکثر النّاس لا یشکرون. 10 آیا از [حال] کسانی که از
آنگاه «. تن به مرگ بسپارید » : بیم مرگ از خانههاي خود خارج شدند و هزاران تن بودند، خبر نیافتی؟ پس خداوند به آنان گفت
آنان را زنده ساخت. آري، خداوند نسبت به مردم، صاحب بخشش است، ولی بیشتر مردم سپاسگزاري نمیکنند. از امام صادق ع)
ذیل این آیه چنین روایت شده است: خداوند قومی را که تعدادي بیشمار بودند 11 و براي فرار از طاعون از شهر و دیار خود خارج
شده بودند براي مدت زمانی طولانی گرفتار مرگ ساخت تا آنجا که استخوانهاي آنها پوسید، بند بند آنها از هم جدا شد و به
طور کلی تبدیل به خاك شدند. آنگاه خداوند در زمانی که میخواست آفریدگانش را زنده ببیند، پیامبري به نام حزقیل را
برانگیخت. این پیامبر آن قوم را فرا خواند، پس بدنهاي [متلاشی شده] آنها جمع شد، جانها به بدنها بازگشت و به همان هیئتی
که از دنیا رفته بود به پا خاستند بیآنکه حتی یک نفر از میان آن جمع کم شده باشد و پس از آن مدتی طولانی زندگی کردند. 12
همۀ مفسران شیعه و سنی نیز با اندك اختلافی همین مطلب را در ذیل آیه یادشده ذکر کردهاند. 13 در برخی دیگر از آیات قرآن
نیز به مواردي از زندهشدن مردگان و بازگشت آنها به دنیا اشاره شده است که زنده شدن عُزَیر، صد سال پس از مرگ 14 و
زندهشدن مردگان به دست حضرت عیسی ع) 15 از آن جمله است. ب) آیاتی که بر وقوع رجعت در آخرالزمان دلالت میکنند
پیشوایان معصوم دین ع) آیات فراوانی از قرآن کریم را به وقوع رجعت در آخرالزمان تفسیر و تأویل کردهاند که در اینجا به برخی
از آنها اشاره میکنیم: 1. معروفترین آیهاي که به آن بر وقوع رجعت استدلال شده، آیه زیر است: و یوم نحشر من کلّ أمّۀ فوجاً
ممّن یکذّب بایاتنا فهم یوزعون. 16 و آن روز که از هر امتی، گروهی از کسانی را که آیات ما را تکذیب کردهاند، محشور
میگردانیم، پس آنان نگاه داشته میشوند تا همه به هم بپیوندند. از امام صادق ع) ذیل آیۀ یادشده چنین روایت شده است: از امام
پرسیده شد. « و آن روز که از هر امتی گروهی را محشور میگردانیم » : ابوعبدالله [جعفر بن محمد صادق](ع) دربارة این سخن خدا
آیا » : سپس ابوعبدالله ع) فرمود « میگویند این آیه درباره قیامت است » : گفتم «؟ مردم درباره آن چه میگویند » : آن حضرت فرمود
خداي تعالی در روز قیامت، از هر امتی گروهی را محشور و بقیه آنها را رها میکند؟ [این گونه نیست] این آیه قطعاً درباره رجعت
17 و 18 بیشتر مفسران شیعه نیز به .« و آنان را گرد میآوریم و هیچ یک را فروگذار نمیکنیم » : است. اما آیه قیامت این آیه است
هنگام بحث از این آیه، با همین استدلال، آن را به رجعت و بازگشت به دنیا پیش از قیامت مربوط دانستهاند. علامه طبرسی در این
« مِن » زمینه مینویسد: کسانی از امامیه که به رجعت عقیده دارند، با این آیه بر درستی اعتقاد خود استدلال کرده و گفتهاند: آمدن
در سخن، موجب تبعیض است و بر این دلالت دارد که در روز مورد نظر در آیه، برخی از اقوام گردآورده میشوند و برخی دیگر
و آنان را گرد میآوریم و » : گردآورده نمیشوند و این صفت روز رستاخیز نیست؛ زیرا خداوند سبحان درباره آن فرموده است
19 گفتنی است مفسران اهلسنت با این برداشت از این آیه مخالفت کرده و آن را مربوط به قیامت .« هیچ یک را فروگذار نمیکنیم
صفحه 27 از 56
2. یکی دیگر از آیاتی که در روایات و برخی تفاسیر شیعه بر وقوع رجعت تفسیر شده، آیه شریفه زیر است: قالوا ربّنا دانستهاند. 20
أمتنّا اثنتین و أحییتنا اثنتین فاعترفنا بذنوبنا فهل إلی خروج من سبیل. 21 میگویند: پروردگارا، دو بار ما را به مرگ رسانیدي و دو
بار ما را زنده گردانیدي به گناهانمان اعتراف کردیم، پس آیا راه بیرون شدنی [از آتش] هست؟ در تفسیر البرهان ذیل آیۀ یاد
شده، از امام محمدباقر (ع) چنین روایت شده است: این مربوط به اقوامی است که بعد از مرگ رجعت میکنند. 22 در تفسیر قمی
23 علامه مجلسی پس از نقل .« ذلک فی الرّجعۀ؛ این در رجعت است » : نیز ذیل این آیه از امام صادق ع) نقل شده است که فرمود
این روایت در توضیح آن مینویسد: یعنی یکی از دو زندهشدن در رجعت و دیگري در قیامت است و یکی از دو میراندن در دنیا و
دیگري در رجعت است. برخی از مفسران این دو بار زندهشدن و مردن را به زندهشدن در قبر براي سؤال و میراندن در قبر [پس از
آن] تفسیر کردهاند. برخی دیگر میراندن نخست را بر آفریدن انسانها به صورت مرده در حال نطفه بودن تفسیر کردهاند. 24
در این آیه چیست. سخنهاي « دو بار زندهکردن » و « دو بار میراندن » مفسران شیعه و سنی در تفسیر آیه یادشده و اینکه مراد از
مختلفی گفتهاند که برخی از مهمترین آنها به شرح زیر است: 1. نخستین میراندن، به حالت نطفه یا جنین انسان پیش از دمیده شدن
روح در آن و نخستین زنده کردن به همین حالت انسان پس از دمیده شدن روح در آن اشاره دارد. دومین میراندن به مرگی که در
این دنیا و در پایان عمر به سراغ انسان میآید و دومین زنده کردن به زنده ساختن انسانها به هنگام برپایی قیامت، مربوط است. 25
بر حالت نطفه یا جنین انسان پیش « میراندن » شیخ مفید(ره) پس از نقل این دیدگاه که آن را به اهل سنت نسبت میدهد، بر اطلاق
از دمیده شدن روح اشکال میگیرد و مینویسد: این تأویل، باطل است و چنین سخنی بر زبان عربها جاري نمیشود؛ زیرا تنها
زمانی میتوان گفت فعلی بر چیزي واقع شد که آن چیز پیش از وقوع فعل در بردارندة همان صفتی که فعل بر آن دلالت میکند،
نباشد. از همینرو، در مورد چیزي که خداوند آن را بیجان (مرده) آفریده است، نمیگویند خداوند آن را میراند و این سخن تنها
در مورد چیزي گفته میشود که مرگ پس از زندگی بر آن عارض شده باشد. چنانکه تنها در زمانی گفته میشود خداوند
مردهاي را زنده کرد که واقعاً قبل از زنده کردن، مرده باشد. 26 برخی از مفسران شیعه نیز در رد قول نخست سخنانی مشابه به شیخ
2. نخستین میراندن در دنیا و در پایان عمر انسان و نخستین زندهکردن هم در دنیا و در آغاز تولد انسان رخ مفید گفتهاند. 27
میدهد. دومین میراندن در قبر و پس از پرسش و پاسخ و دومین زندهکردن هم در قبر و براي پرسش از مردگان واقع میشود. 28
بر اساس این دیدگاه، خداوند ابتدا مردگان را در قبر زنده میسازد تا پاسخگوي اعمال خود باشند و پس از آن دوباره آنها را
میمیراند. در این دیدگاه، زنده کردن انسانها به هنگام برپایی رستاخیز نادیده گرفته شده است. عالمان و مفسران شیعه به این قول
نیز اشکال گرفته و آن را رد کردهاند. شیخ مفید در رد این قول مینویسد: این تأویل نیز از جنبهاي دیگر باطل است؛ زیرا زنده شدن
[در قبر] براي پاسخگویی همراه با هیچ تکلیفی نیست تا انسان به خاطر چیزهایی که در این حال از دست او رفته است، پشیمان شود.
و اینکه [قرآن میفرماید] آن مردم به خاطر آنچه در دو زندگی از دستشان رفته است، پشیمان میشوند، دلالت بر این دارد که مراد
زنده شدن [در قبر] براي پاسخگویی نبوده است. بلکه مراد زندگی در [عصر] رجعت بوده است که همراه با تکلیف میباشد 29 و
فرصت دوبارهاي براي اظهار پشیمانی آن مردم از تندرويهایی که [در زندگی نخست] مرتکب شده بودند، به شمار میآید و چون
آنها [در این زندگی دوباره] هم پشیمان نمیشوند و براي جبران گذشته کاري انجام نمیدهند در روز قیامت براي آنچه از دستشان
3. اولین میراندن در رفته است، پشیمان میشوند. 30 علامه طباطبایی(ره) نیز از منظري دیگري به رد قول یادشده پرداخته است. 31
پایان زندگی دنیوي و اولین زندهکردن در عالم برزخ صورت میگیرد. دومین میراندن در پایان دوران برزخ و زنده کردن دوم در
آستانه رستاخیز واقع میشود. 32 در توضیح این قول باید گفت انسانها پس از مردن، حیات دیگري را آغاز میکنند که از آن به
حیات برزخی تعبیر میشود. در این شکل از حیات که تا روز قیامت استمرار پیدا میکند، انسانها در قالبهاي مثالی که با قالب
مادي زندگی متفاوت است، 33 در عالم برزخ زندگی میکنند و بسته به اعمالی که داشتهاند، در آن عالم در رنج و عذاب یا در
صفحه 28 از 56
نعمت و آسایش خواهند بود. 34 اقوال دیگري نیز در این زمینه وجود دارد که به جهت رعایت اختصار از ذکر آنها خودداري
میکنیم. 35 با وجود اقوال مختلفی که ذیل آیۀ یادشده مطرح شده است، براساس روایاتی که در تفسیر این آیه وارد شدهاند، این
احتمال که آیه به رجعت گروهی انسانها اشاره داشته باشد، قوّت میگیرد. گفتنی است افزون بر آیات یادشده، آیات دیگري بر
وقوع رجعت تفسیر یا تأویل شدهاند که در این مجال، امکان ذکر همۀ آنها وجود ندارد. 36
رجعت در روایات
رجعت از جمله امور اعتقادي است که با روایات صحیح 1 و متواتر 2 به اثبات رسیده و با صراحت میتوان گفت در مورد هیچ یک
از معارف دینی به اندازة رجعت، روایات صریح و روشن وارد نشده است. علامه مجلسی پس از نقل نزدیک به دویست روایت
دربارة رجعت مینویسد: چگونه ممکن است کسی که به حقانیت ائمه اطهار(ع) ایمان دارد، در چیزي تردید کند که به صورت
متواتر در نزدیک به دویست روایت صریح از آنها نقل شده است. روایاتی که چهل و اندي از بزرگان مورد اعتماد و علماي اعلام
در افزون بر پنجاه مورد از تألیفهاي خود، آنها را آوردهاند، بزرگانی چون ثقۀ الاسلام کلینی، محمد بن بابویه (شیخ صدوق)، ابو
جعفر طوسی (شیخ طوسی)، سید مرتضی، نجاشی، کشّی، علی بن ابراهیم، سلیم هلالی، شیخ مفید و... . 3 شیخ حر عاملی نیز در
کتاب خود پس از آنکه بیش از 170 روایت در این باره نقل میکند، مینویسد: اینها بخشی از حدیثهایی است که من در این
زمان با وجود کمی فرصت براي جستوجوي کامل و کمبود کتابهاي مورد نیاز در این زمینه بدانها دست یافتم. بیتردید این
احادیث از حد تواتر معنوي فراتر است. احادیثی که در دیگر ابواب این کتاب آمده و خواهد آمد نیز بر این موضوع دلالت دارد.
عقل محال میداند که بگوییم تمام راویان این احادیث به اتفاق اقدام به دروغگویی و نسبت ناروا کردهاند یا اینکه همه این
احادیث جعل شدهاند، یا این که روایاتی که در این زمینه به ما نرسیده بیش از روایاتی است که به ما رسیده است. کاش میدانستم
کدام عاقل است که همه راویان این موضوع را دروغگو میپندارند؛ گواهی همه بزرگانی که در کتابهاي معتبر خود بر درستی
این روایات گواهی دادهاند، رد میکنند و روایتهایی صریحی را که در این زمینه وارد شدهاند تأویل میکنند. در حالی که این
روایات از روایاتی که در زمینه تعیین هر یک از امامان وارد شده است، بیشتر و از نظر دلالت صریحتر و واضحتر است. در هیچ
یک از مسائل راجع به اصول و فروع [دین] به اندازه این موضوع، دلایل، آیات و روایات یافت نمیشود. 4 روایاتی را که در اثبات
رجعت به آنها استدلال شده است، به دو دسته میتوان تقسیم کرد: نخست، روایاتی که به صراحت از رجعت سخن گفتهاند و دوم،
روایاتی که به همانندي رویدادهایی که در امتهایی پیشین رخ داده با رویدادهایی که در امت اسلام رخ خواهد داد، اشاره
کردهاند و از آنها استفاده میشود که چون در امتهاي گذشته بازگشت به دنیا روي داده است، این رویداد در امت اسلام هم
اتفاق خواهد افتاد. در اینجا به نمونههایی از هر یک از دو دسته روایات اشاره میکنیم: الف) روایاتی که به صراحت از رجعت
سخن گفتهاند: برخی از روایاتی که دربارة رجعت از پیشوایان دین نقل شده، به شرح زیر است: 1. امام صادق ع) در روایتی، ظهور
قائم ع)، رجعت و رستاخیز را در یک راستا و از مصداقهاي روزهاي خدا دانسته است و میفرماید: روزهاي خدا سه تایند: روزي
2. آن حضرت در روایت دیگري کسانی را که به رجعت ایمان ندارند، از خود که قائم به پا میخیزد، روز رجعت و روز رستاخیز. 5
3. در حدیث دیگري که علامه مجلسی آن طرد میکند و میفرماید: کسی که به رجعت ما اعتقاد ندارد از ما [اهل بیت] نیست. 6
را از کتاب صفات الشیعه شیخ صدوق نقل میکند، امام صادق ع)، ایمان به رجعت را یکی از شروط هفتگانه ایمان دانسته است
و میفرماید: هر کس به هفت چیز اقرار کند، از اهل ایمان خواهد بود. آن حضرت، یکی از هفت چیز را ایمان به رجعت برشمرد. 7
4. در روایتی مشابه که در همین کتاب از امام رضا(ع) نقل شده است، آن حضرت، ایمان به یگانگی خدا، ایمان به رجعت و ایمان
به روز جزا را از ویژگیهاي شیعیان اهل بیت ع) بر شمرده است و میفرماید: هر کس به یگانگی خدا... و رجعت اقرار کند... و به
صفحه 29 از 56
معراج و سؤال و جواب در قبر و... جزا و حساب [روز قیامت] ایمان داشته باشد، مؤمن راستین و از شیعیان ما خاندان است. 8 ب)
روایاتی که به همانندي امت اسلام با امتهاي پیشین اشاره کردهاند: عالمان و محدثان شیعه افزون بر این دسته از روایات که در
آنها به صراحت از رجعت یاد شده است، به دستهاي دیگر از روایات نیز براي اثبات رجعت استدلال کردهاند. در این دسته از
روایات که معمولًا از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است، بر این نکته تأکید شده که همه آنچه در امتهاي پیشین رخ داده است،
بیهیچ کم و کاست، در امت اسلام هم رخ خواهد داد. از آنجا که آیات قرآن، اخبار و گزارشهاي تاریخی از وقوع رجعت در
امتهاي پیشین خبر دادهاند، با توجه به این روایات میتوان گفت که در امت اسلام هم رجعت رخ خواهد داد. بنابراین، شیوه
استدلال به اینگونه روایات چنین خواهد بود: چون پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند همه حوادثی که در امتهاي پیشین روي داده است،
بدون کمترین تفاوت در امت اسلام هم رخ خواهد داد و ما میدانیم که در امتهاي پیشین رجعت رخ داده است، نتیجه میگیریم
که در امت اسلام هم رجعت واقع خواهد شد. 9 برخی از این گونه روایات به شرح زیر است: 1. امام صادق ع) از پدرش و او از
پدرانش نقل میکند که رسول خدا(ص) فرمود: همه آنچه در امتهاي پیشین رخ داده است، بیهیچ کم کاست در این امت هم
2. امام رضا (ع) در پاسخ مأمون که از ایشان درباره رجعت پرسیده بود، به همین روایت پیامبر استدلال میکند و واقع میشود. 10
میفرماید: همانا رجعت حق است و در امتهاي پیشین رخ داده است و قرآن نیز از وقوع آن خبر میدهد. رسول خدا درود و
سلام خدا بر او و خاندانش باد نیز فرمود: در میان این امت نیز همه آنچه در امتهاي پیشین رخ داده است بیهیچ تفاوت رخ
خواهد داد. 11 یادآوري این نکته ضروري است که احادیث یادشده در مقام بیان قانونی عام و فراگیر بوده و با استناد به آنها
میتوان بر وقوع حوادثی مشابه با رویدادهایی که در امتهاي پیشین رخ داده است، در امت اسلام استدلال کرد. مگر آنکه نسبت
به حادثۀ خاصی، دلیل قطعی بر مشابهت نداشتن این امت با امتهاي گذشته در دست باشد. مثلًا در امتهاي گذشته، عذابهاي
جمعی و گروهی (مانند مسخ) 12 به وقوع پیوسته و قرآن شریف برخی از این عذابها را گزارش کرده است، ولی بنا به تصریح
قرآن، در پرتو وجود پیامبر گرامی در میان امت اسلامی و نیز به برکت استغفار در پیشگاه خدا، اینگونه عذابها از این امت
برداشته شده است: [ولی] تا تو در میان آنها هستی، خدا بر آن نیست که ایشان را عذاب کند و تا آنان طلب آمرزش میکنند، خدا
عذاب کننده ایشان نخواهد بود. 13 بنابراین، قانون یادشده جز در مواردي که دلیل قطعی بر تخصیص آن داریم، به قوت و استواري
خود باقی است. از آنجا که بازگشت به دنیا در امتهاي گذشته روي داده است و در این امت نیز دلیل بر نفی آن نداریم، با استناد
به این قانون میتوانیم اصل رجعت را اثبات کنیم. گذشته از اینکه دلایل و شواهدي نیز بر قطعی بودن آن در دست است. 14
رجعت در دعاها و زیارتها دعاها و زیارتهاي نقل شده از معصومان ع)، مجموعهاي ارزشمند از معارف اسلامی به شمار میآیند
و بسیاري از آموزههاي ناب اسلامی را میتوان از دل آنها به دست آورد. یکی از آموزههاي مهم مکتب تشیع که در دعاها و
که از امام صادق ع) « دعاي عهد » زیارت نامههاي مأثور به آن توجه شده، موضوع رجعت یا بازگشت به دنیاست. 1. در ابتداي
روایت شده، به صراحت به موضوع بازگشت به دنیا در عصر ظهور اشاره و تأکید شده است که هر کس چهل روز این دعا را
بخواند، از رجعتکنندگان خواهد بود: هر کس چهل بامداد، خدا را با این دعا بخواند، از یاوران قائم ما خواهد بود. پس اگر پیش
از [ظهور] قائم از دنیا برود، خداي تعالی او را از قبرش خارج میسازد [تا قائم را یاري دهد]. 15 در ادامه این دعا نیز دعاکننده از
خداوند میخواهد که اگر مرگ بین او و امام مهدي ع) فاصله انداخت، او را زنده سازد تا بتواند، یاري دهنده آن حضرت باشد.
بار خدایا، اگر مرگی که آن را بر تمام بندگانت قضاي حتمی قرار دادهاي، میان من و او جدایی افکند، مرا از قبرم برانگیز در
حالیکه کفنم را تنپوش خود قرار دادهام، شمشیرم را از نیام برکشیدهام، نیزهام را به دست گرفتهام و دعوتکنندهاي را که در شهر
2. در زیارت جامعه کبیره که از امام هادي ع) روایت شده است و یکی از جامعترین، و صحرا بانگ میآورد، لبیک میگویم. 16
پرمحتواترین زیارتهاي ائمه به شمار میآید، در موارد متعددي از رجعت سخن به میان آمده است. از جمله در بخشی از این
صفحه 30 از 56
زیارت میخوانیم: و من... به [جایگاه شما] اقرار میکنم به بازگشت شما ایمان دارم، رجعت شما را تصدیق میکنم و امر شما را
انتظار میکشم. 17 در بخشی دیگر از همین زیارت چنین آمده است: خداوند تا زمانی که زندهام پیوسته مرا بر [پذیرش] سرپرستی
شما، دوستی شما و دین شما پایدار بدارد... و مرا از کسانی قرار دهد که از شما پیروي میکنند، راه شما را میپویند، به هدایت شما
راهبري میشوند، در شمار شما محشور میشوند، در رجعت شما [به دنیا] باز میگردند، در دولت شما حاکمیت مییابند و هنگام
که از ناحیه مقدسه امام عصر(ع) نقل شده است، خطاب به ائمه « آل یاسین » 3. در زیارت بازگشت شما اقتدار پیدا میکنند. 18
معصومین ع) چنین میخوانیم: ... رجعت شما [امامان] حق است و هیچ تردیدي در آن نیست. روزي که ایمان کسی که پیش از آن
ایمان نیاورده یا به هنگام ایمان کار نیکی انجام نداده است، براي او سودي نخواهد داشت. 19 در ادعیه و زیارتهاي زیر نیز
میتوان آثار اعتقاد به رجعت را مشاهده کرد: زیارت اربعین امام حسین ع)؛ 20 زیارتی دیگر از زیارتهاي امام حسین ع)؛ 21
زیارت حضرت ابوالفضل ع)؛ 22 زیارت رجبیه؛ 23 دعاي روز سوم شعبان؛ 24 زیارت حضرت قائم ع) در سرداب مقدس؛ 25
دعاي روز دحوالارض و... . 26 ماهنامه موعود شماره 91 پینوشتها: 1. علماي شیعی از قرن ششم به بعد برخیشرط حجیّت را
عدالت راويها و برخی وثاقت آنان دانستهاند که بر اساس همین عقیده روایات را به چهار قسم تقسیم میکنند: صحیح، حسن،
در نظر امامیّه آن است که از نظر سند به وسیله راویان عادل و امامی مذهب به معصوم اتصال پیدا « روایت صحیح » . موثق و ضعیف
آن است که به وسیله راوي امامی و خوش نام به امام برسد، بیآنکه تصریح به عدالت، و وثاقت آنها شده « روایت حسن » . کند
آن است که شروط « روایت ضعیف » . آن است که توسط راوي غیرامامی ولی ثقه و قابل اعتماد، به امام برسد « روایت موثّق » . باشد
سهگانه فوق را نداشته باشد. (ناصر مکارم شیرازي با همکاري جمعی از اساتید و محققان حوزه علمیه قم، دایرة المعارف فقه
2. بر اثر فاصله زمانی میان اکثر امّت اسلامی با .( مقارن، چاپ اول، قم، مؤسس[ الامام علی بن ابی طالب ع)، 1385 ، ج 1، ص 175
حضرات معصمین ع)، روایات، توسط واسطههاي متعددي به آنان میرسد و هر چه فاصله میان مردم و معصوم بیشتر شود، واسطهها
آن است که در هر یک از طبقات، گروهی وجود داشته « خبر متواتر » . بیشتر خواهند بود. اصطلاحاً به هر واسطهاي طبقه میگویند
تواتر » : باشند که تبانی آنان بر کذب و جعل خبر عادتاً امکانپذیر نباشد و لذا تواتر یقین آور است. تواتر بر سه قسم است: اوّل
که همه از مدلول « تواتر معنوي » : و آن عبارت است از خبري که تمام راویان آن با الفاظ یکسان، از آن خبر دهند. دوم « لفظی
که عبارت است از اطمینان به صدور یکی از خبرها به نحو اجمال، « تواتر اجمالی » : تضمّنی یا التزامی واحدي خبر میدهند. سوم
، 3. بحارالانوار، ج 53 ( بدون این که آن خبر مشخص باشد هر چند آن اخبار اشتراکی در محتوا نداشته باشند. (همان، ص 173
6. همان، . 5. بحارالانوار، ج 53 ، ص 63 ، ح 53 . 4. الإیقاظ من الهجع[ بالبرهان علی الرجع[، صص 391 و 392 . صص 122 و 123
8. همان. 9. ر.ك: الإعتقادات، مندرج در مجموعه مصنفات الشیخ المفید، ج 5، ص . 7. همان، ص 121 ، ح 161 . ص 92 ، ح 101
.12 . 11 . بحارالأنوار، ج 53 ، ص 59 ، ح 45 . 10 . کمال الدین و تمام النعم[، ج 2، ص 576 ؛ بحارالأنوار، ج 28 ، ص 10 ، ح 15 .62
14 . رجعت از دیدگاه عقل، . 13 . ر.ك: سورة انفال ( 8) و آیۀ 33 . ر.ك: سورة بقره ( 2)، آیۀ 65 و سورة اعراف ( 7)، آیۀ 166
، 16 . همان. 17 . من لایحضره الفقیه، ج 2 . 15 . بحارالأنوار، ج 53 ، ص 95 ، ح 111 ؛ ج 102 ، ص 111 . قرآن، حدیث، صص 47 و 48
19 . بحارالأنوار، ج 99 ، ص 82 ؛ مفاتیح الجنان. 20 . بحارالانوار، ج . ص 373 ؛ مفاتیحالجنان. 18 . بحارالانوار، ج 53 ، ص 92 ، ح 99
25 . همان، ص 95 ، ح . 24 . همان، ح 107 . 23 . همان، ح 106 . 22 . همان، ح 105 . 21 . همان، ص 94 ، ح 104 . 53 ، ص 92 ، ح 100
.301- 26 . همان، ص 99 ، ح 118 . براي مطالعه بیشتر در این باره ر.ك: الإیقاظ من الهجع[ بالبرهان علی الرجع[، صص 319 .108
طلب رجعت در ادعیه ماه مبارك رمضان
اشاره: در دعاهاي بسیاري که از سوي امامان معصوم(ع) صادر شده است، مضامینی از خداوند در خواست گردیده که در آن،
صفحه 31 از 56
مفهوم رجعت نهفته است. مضامینی همچون، درخواست زنده شدن پس از مرگ، جهاد در رکاب امام زمان(ع)، شهادت زیر پرچم
آن حضرت(ع) و... . به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارك رمضان، نمونههایی از این دعاهاي شریف را که ویژة این ماه میباشد، تقدیم
خوانندگان گرامی موعود میکنیم. باشد که توفیق حضور در دوران ظهور را بیابیم. 1. درخواست حج و جهاد در کتاب اقبال
الاعمال در میان دعاهایی که در هر شب ماه رمضان خوانده میشود، از ابوبصیر روایت شده است که امام صادق(ع) فرمودند: در
شبهاي ماه رمضان، پس از مغرب، این چنین براي رفتن به حج دعا کن؛ تا آنجا که میفرماید: و از تو میخواهم که به وسیلۀ من با
دشمنانت و دشمنان پیامبرت کارزار کنی! 1 و به نقل از محمد بن ابی قره چنین آورده است: و از تو میخواهم که مردن مرا، کشته
شدن در راه خودت، به همراه اولیائت و زیر پرچم پیامبرت قرار دهی و از تو میخواهم که به وسیلۀ من با دشمنانت و دشمنان
پیامبرت کارزار کنی! 2 این دعا، درخواستی است از خداي متعال که آن را در دنیا به انجام رساند، نه در آخرت و چنین چیزي
نخواهد بود، مگر در رجعت و زیر پرچم حق و در سایۀ حکومت حقّۀ آن. در دعاهایی که پس از این خواهد آمد نیز این گونه
است. البته احتمال دارد عبارتی که در دعاي دوم آمده است از دعاي اول افتاده باشد و ممکن است که اینها دو دعاي مختلف
باشند. 2. درخواست ظهور و پیروزي در دعاي افتتاح که در هر شب ماه رمضان خوانده میشود، به نقل از سکونی چنین نقل شده
که، از احمد بن عثمان بغدادي درخواست کردم که دعاهاي ماه رمضان را که عمویش ابوجعفر محمد بن عثمان عمري نایب
خاص امام زمان(ع) میخواند برایم بیاورد. دفتري بیرون آورد که جلدي سرخ رنگ داشت. من دعاهاي بسیاري از آن استنساخ
بود: این دعا را در تمام شبهاي ماه رمضان بخوان که در این ماه، فرشتگان دعا را میشنوند و « دعاي افتتاح » نمودم که از آن جمله
براي صاحبش استغفار میکنند. در این دعاي شریف، پس از حمد و ثناي خدا، صلوات بر امامان(ع) و امام عصر(ع) آمده است: ...
و ما را به واسطۀ او، بر دشمنانت و دشمنان ما پیروز گردان، اي پروردگار راستین، آمین! پروردگارا! ما حکومت ارجمندي را از تو
آرزومندیم که به وسیلۀ آن، اسلام و مسلمین را عزّت بخشی، نفاق و منافقین را خوار گردانی و ما را در آن، از دعوتکنندگان به
سوي خود و پیشوایان راهت قرار دهی و به آن وسیله، کرامت دنیا و آخرت را به ما عنایت فرمایی!پروردگارا! ما از نبودن پیامبرمان
و غیبت ولیّمان و بسیاري دشمنانمان و کمی افرادمان و همپشتی مردم زمانه بر ضدّمان به تو شکایت میکنیم؛ پس بر محمد و آل
محمد درود فرست و ما را بر این سختیها یاري ده با پیروزياي که در آن شتاب نمایی و یارياي که شکستناپذیرش سازي و
3. درخواست شهادت همراه امام(ع) در اقبال الاعمال، همچنین در میان دعاهاي این ماه فرمانرواي راستینی که پدیدش آري... 3
4. درخواست یاري دین خدا امام صادق(ع) در مبارك، آمده است: و به ما توفیق کشته شدن در راه خودت را عنایت فرما! 4
دعایی، پس از درخواست مطالبی، چنین میفرمایند: ... و مرا از آنانی قرار ده که براي دینت از ایشان یاري میخواهی و دیگران را
5. درخواست یاري و همراهی امام(ع) دربارة درود فرستادن بر پیامبر(ص) در اول هر روز ماه رمضان نقل شده جایگزین من نساز! 5
است: پروردگارا! حکومت آنان ائمۀ اطهار(ع) را در زمین استواري بخش و ما را از افراد و پیروان و یاران و یاوران راستین ایشان
در پنهان و آشکار قرار ده! 6 و از جلمه دعاهایی که در شب دوم ماه رمضان خوانده میشود، این دعا میباشد: پروردگارا! شکیبایی
خاندان محمد(ص) را به من ارزانی دار و مرا چنان قرار ده که چشم به راه حکومت آنان باشم و مرا از یاران و کمککاران ایشان
در دنیا و آخرت گردان! 7 در ضمن دعاهایی که ویژة سیزدهم ماه رمضان است، دربارة تمسک به ولایت پیامبر و امامان(ع) فرموده
است: پروردگارا! من به تو نزدیک میشوم با فرمانبرداري از آنان و پذیرش ولایت ایشان و سر فرود آوردن در برابر برتريهایی که
به آنان دادهاي، با خشنودي و بیآنکه انکار کنم یا در مورد آنچه در کتابت نازل کردهاي، تکبّر ورزم! و در ادامه، درخواست
میشود: و مرا و پدرم و فرزندانش و فرزندان مرا از کسانی قرار ده که او را یاري میدهند و در دنیا و آخرت از او یاري
میجویند. 8 و در صحیفۀ سجادیه به نقل از امام زین العابدین(ع) چنین آمده است: و اینکه مردن مرا، کشته شدن در راه خودت، به
همراه اولیائت و زیر پرچم حق از خاندان محمد بن عبدالله(ص) قرار دهی، در حالی در این میدان به پیش بروم و به آن پشت ننمایم
صفحه 32 از 56
و مرا از کسانی قرار دهی که به وسیلۀ آنان، با دشمنان خود و دشمنان آل محمد(ص) پیکار میکنی! 9 و در کتاب اقبال الاعمال در
میان دعاهاي روز هجدهم چنین آمده است: پروردگارا! ما را با دستان او (صاحب الزّمان) به مسیر هدایت و راه بزرگ رهنمون شو
و بر پیروي از او و اداي حقش توانایمان ساز و در میان یاران و یاوران او محشورمان کن که تو شنوندة دعایی! 10 امیرمؤمنان(ع) در
دعاي روز نوزدهم چنین فرمودند: خداوندا! مرا در شمار زندگانی قرار ده که از رزق تو برخوردارند، همانان که به دست سرکشان
(دشمنان) و زیر پرچم حق و بیرق هدایت به شهادت میرسند و این در حالی باشد که من در راه یاري آنان گام برمیدارم و به
پیش میروم، بیآنکه پشت به دشمن کنم یا تردیدي به وجود آورم و در آن هنگام، به تو پناه میبرم از گناهی که اعمال را نابود
میسازد! 11 از جمله دعاهاي امام زین العابدین(ع) در روز نوزدهم ماه رمضان نیز چنین است: خداوندا! از تو میخواهم که بر
محمد و آل محمد درود بفرستی و مردان مرا، کشته شدن در راه خودت و به همراه دوستانت و زیر پرچم حق از خاندان پیامبرت
محمد بن عبدالله(ص) قرار دهی و این در حالی باشد که من بر دشمنان تو هجوم برم و پشت به دشمن ننمایم و مرا از کسانی قرار
ده که به وسیلۀ آنان با دشمنان خود و دشمنان پیامبرت پیکار میکنی! 12 همچنین به نقل از همان حضرت(ع) این گونه آمده است:
و مرا از کسانی قرار ده که به وسیلۀ آنان دینت را یاري میدهی و توسط آنان با دشمنانت پیکار مینمایی، در صفی که دربارة اهل
و این در حالی است که من در میان دوست داشتنیترین « گویی بنایی ریخته شده از سُرباند » : آن، در کتابت چنین فرمودهاي
آفریدگانت نزد تو و دوست داشتنیترین سرزمینها نزد تو باشم و ریختن خون مشرکین و ناکثین و قاسطین و مارقین و نابذین و
کافرین و مبدّلین را روزي من کن و رجاي خود را در دل من پا بر جا نما و گامهایم را استوار ساز! 13 ماهنامه موعود شماره 91
. 5. همان. 6. همان، ص 97 . 3. همان. 4. همان، ص 61 . 2. همان، ص 58 . پینوشتها: 1. سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ص 24
12 . همان، . 11 . همان، ص 170 . 10 . اقبال الاعمال، ص 165 . 9. صحیفۀ سجادیه، ص 431 . 8 . همان، ص 144 . 7. همان، ص 118
. ص 189
بایستههاي سلوك منتظران از منظر شیخ مناجاتیان میرزا جواد ملکی تبریزي
عبدالحسن ترکی اشاره: اهل معرفت، اولیاي حق را از نظر شکل و شیوة سلوك الی الله به دو دسته تقسیم کردهاند: خراباتیان
(جمالی)، مناجاتیان (جلالی). خراباتیان، عارفانی هستند که محو جَذَبات جمال الهی بوده، سیر و سلوك را با شوق و جذبۀ حضرت
به پیش میبرد. امّا مناجاتیان بیشتر تحت تأثیر مهابت، خوف « جمال الهی » و « عشق » حق آغاز کرده، طیّ مقامات مینمایند. اینان را
و جلال حضرت حق قرار گرفته، بر اثر توجّه به عظمت ذات حق تعالی از بارقههاي خوف و خشیّت اثر پذیرفته، راه حق را با سوز و
گداز میگذرانند. مطالعه و دقت در آیین سلوك و همچنین حالات و آثار حضرت آیتالله العظمی ملکی تبریزي(ره) خصوصاً دو
است. در این گفتار ضمن معرفی کوتاه و « ولیّ خدا » اثر سترگ او المراقبات و اسرار الصلوة بیانگر و نشاندهندة مناجاتی بودن این
نکتههایی ناب و نورانی و رهنمودهایی روشنگر از آن جناب با مروري بر دو اثر « شیخ مناجاتیان » سیري گذرا بر حیات نورانی این
خدمت خوانندگان فرهیختۀ موعود تقدیم « بایستههاي سلوك منتظران » گران ارج وي یعنی المراقبات و اسرار الصلوة با عنوان
میشود. زندگینامه عارف کامل و فقیه صاحبدل، مرحوم آیتالله میرزا جواد آقاي ملکی تبریزي در خانوادهاي پارسا و در عین
حال ثروتمند در تبریز به دنیا آمد. بنا به آنچه که دربارة ایشان در یادنامههاي معاصر آمده: خانوادة ایشان از تاجران آن سامان
بود. امّا در پایان موفق شد که در خدمت یکی از « ناصرالدین شاه » در ابتدا عامل مضاربۀ « حاج میرزا شفیع » بودند. پدرش مرحوم
عالمان اهل باطن توبه کرده و از راه گذشته باز گردد و در معیّت آن مرد خدا، مراتبی از تهذیب نفس را بپیماید. مرحوم میرزا جواد
آقا، مقدّمات علوم دینی را در زادگاه خود تبریز گذراند. آنگاه جهت تکمیل تحصیلات و پرتوگیري از مشکات انوار ولایت
علوي(ع) به نجف اشرف کوچید. وي سالیانی در آستان آن مدینۀ علم به دانش اندوزي در محضر بزرگان و پالایش دل و جان
صفحه 33 از 56
خود پرداخت تا اینکه در سایۀ عنایات امیرمؤمنان(ع) و مجاهدات فراوان به مقام منیع اجتهاد در درس و جهاد با نفس و به مقامات
معنوي و کمالات ظاهري و باطنی راه یافت. از استادان وي میتوان از فقیه فرزانه مرحوم آیتالله حاج آقا رضا همدانی، صاحب
مصباح الفقیه، مرحوم آخوند خراسانی، مرحوم محدّث نوري و عارف کامل، مرحوم ملّا حسینقلی همدانی(ره) نام برد. باري چنانچه
به موازات تحصیل علوم ظاهري و رسمی از تربیت و خودسازي غافل نبوده و پیراستگی نفس و « میرزا جواد آقا » اشارت رفت مرحوم
سرانجام توفیق شرفیابی به محضر « جوینده، یابنده است » آراستگی جان را سرلوحۀ مرام و منش خود قرار داده و به حکم آن که
مرحوم آیتالله آخوند ملّاحسینقلی همدانی را مییابد و مدّت 14 سال در خدمت این آیتِ نور به سیر و سلوك میپردازد. این
« ولایت » و « توحید » توفیق، سرفصل جدیدي را در حیات نورانی او میگشاید. محصول 14 سال حشر و نشر با این مرد خدا، ارمغان
براي این سالک وادي ایمان و عرفان میباشد. دربارة استاد و مربّی نفس ایشان (مرحوم ملّا حسینقلی همدانی) در این نوشته جاي
مرا شیخی بود جلیلالقدر، عارف عاملِ » : پرداختن نیست و تنها به ذکر یک سخن از عارف تبریزي دربارة استاد خود بسنده میکنیم
1 ضمناً مطالعۀ کتاب شمع جمع را در شناخت این مرد خدا به «. کامل(ره)، که کسی را نظیر او در این مراتب توحید ندیدم
دوستان توصیه میکنیم. آیین سلوك دربارة مرحوم میرزا جواد آقا نقل شده که، ایشان در معرفت حضرت حق و عبادت پروردگار،
آیتی عجیب بود، تا حدّي که سوز و گداز و نیایشهاي شبانۀ او زبانزد خوّاص مناجاتیان است. در این راستا عدّهاي او را از بُکّائون
عصر (= بسیار گریهکنندگان زمانۀ خویش) به شمار آوردهاند. در آیینۀ دانشوران دربارة وي گفته شده که: سه ماه رجب، شعبان و
رمضان را پیوسته روزه میگرفت و چنین شنیدم که در قنوت نمازهاي مستحبّی مکرّر این بیت [حافظ] را میخواند. ز آن پیشتر که
عالم فانی شود خراب ما را ز جام بادة گلگلون خراب کن 2 شاگردان او اظهار داشتهاند سخنان ایشان چون از دلی سوخته
برمیآمد مانند اخگر پارهاي در هیزم هستی مستمعان تأثیر میکرد و آنان را به جوش و خروش درمیآورد و دلهاي شنوندگان را
آنچنان با موعظههاي آتشین شعلهور میساخت که آنان را به دنیایی دیگر داخل و واصل میکرد و تا چندي از سُکرِ سخنانش
بیخود و مست میشدند و این نبود جز بارقههایی از دل سوخته و جان ساختۀ میرزا. همچنین این خاطره دربارة شبهاي او شنیدنی
شبها تا به سحر دل از دست داده و مست در صحن خانه قدم میزد و زبانش به این بیت مترنّم بود: گر بشکافند » : است که
« لاحول و لا قوّة إلاّ بالله العلیّ العظیم » سراپاي من جز تو نیابند در اعضاي من 3 و گاهی نیز تا به سپیدهدم همراه با هستی ذکر
میگفت. عارف تبریزي پس از بازگشت از نجف 8 سالی را در زادگاه خویش به فعالیتهاي دینی، ارشادي و تربیتی پرداخت، تا
آنکه آشوب و آفت مشروطه فضا را بر وي در آن سامان تنگ ساخت و او با هدایت الهی، قم را برگزید و در اینجا بود که این
گوهر گران ارج گمنام از صدف سکوت بدر آمد. با تلألو و تشعشعاش، دلها و خردها را به خود خیره ساخت و فصلی دیگر در
دفتر حیات او رقم خورد و آثار و برکات وجودي او ظهور کرد. سرانجام این عارف عامل پس از عمري خدمت به شریعت مطّهر و
دستگیري از نفوس پاك و مضطرّ و تربیت شاگردانی شایسته در سحرگاه یازدهم ذيالحجّه سال 1343 ق. برابر با 1304 ، مصادف با
عید قربان در سن 65 سالگی دنیاي فانی را به سوي حیات جاویدان رها کرد و در قبرستان شیخان قم به خاك سپرده شد. نقل است
که عارف بینظیر معاصر حضرت امام خمینی(ره) که خود از دست پروردگان حوزة عرفان این مردِ خدا بود، بارها بر سر تربت
ایشان حاضر میشد و با گوشۀ عمامۀ خود غبار از تربت پاك او برمیگرفت. 4 بایستههاي سلوك منتظران در اینجا مروري کوتاه و
سیري گذرا بر المراقبات که برنامۀ سلوك هر شیعۀ دوستدار معرفت مدار است کرده، نکتههایی نورانی و نسخههایی عرفانی در
ارتباط با توسّل و معرفت به امامزمان(ع) برگزیده، تقدیم میکنیم باشد که مطالعۀ آنها بیش از پیش بر شناخت و معرفت و ادب ما
یکی از اعمال این » : سبت به آن موعود مهربان بیفزاید. 1. شب نیمۀ شعبان مرحوم میرزا در آداب و اعمال این شب عزیز میآورد
شب نزدیکی جستن به امام زمان، حجّت عصر، ولیّ امر، وارث پیامبران، مظهر عدل خدا، رابط آسمانیان و زمینیان، سلطان بزرگ،
مولاي کریم، امام و مولاي ما حضرت مهدي(ع) است که میتوان با زیارت، مناجات، عرض شوق و شکایت... به آن حضرت
صفحه 34 از 56
نزدیک شد. انسان باید در این شب بیندیشد که چه سعادتهایی را به جهت غیبت او از دست داده و به بیگانگان بنگرد که چگونه
در قلمروي او تصرّف نموده و حقّ حکومت او را غصب کرده و بر دوستدارانش حکمرانی میکنند آنگاه از تمام این مسائل به درد
آمده، به خداوند شکایت کند و او را با سوز دل صدا زده، فرجش را بخواهد و بر آستان خدا بگرید و از او بخواهد تا بر وي منّت
نهاده، دیدار جمال، فرمانبرداري کامل و رسیدن به خشنودي او را نصیبش نماید و مانند کسی که قبل از تولّد، پدر خود را از دست
داده و پیوسته منتظر آمدن اوست؛ در تمام حوادث او را به یاد آورد. در اینجا عارف تبریزي تمثیل کوتاهی را جهت ملموس کردن
مطلب میآورد و در پی آن است که بگوید شیعۀ امروز کودك یتیمی است که پدر و سرپرست خود را در آشوب و فتنۀ بازار دینا
برادري داشتم که بعد از فوت پدرم به » : گم کرده است و تنها با یاد و نام پدر است که قدرت میگیرد و قوّت مییابد. او مینویسد
دنیا آمد، بعد از اینکه فهمید پدرش از دنیا رفته است، در این پندار بود که پدرش زنده است. لذا در هر کاري او را به یاد میآورد
و اینکه او میآید و چنین و چنان میکند... تو نیز نباید پدرت را بیش از امام خود که پدر روحانی و حقیقی توست دوست
بداري. کارها و سخنانت باید نشاندهندة این حالت باشد که امام خود را از دست داده و منتظر ظهور و خواهان وصال او هستی. در
زمان غیبت آنچنان وفاداري از خود نشان بده که ادّعاي وابستگیات را به آن حضرت تصدیق کند [ضمناً] هدف تو از آرزوي
دیدار او نباید چیزي جز ظهور و دیدار او باشد. زیرا خود دیدار و نزدیک شدن به او، بالاترین هدفها بوده و بقیّۀ اهداف،
یکی از اعمال این ]» : 2. روز عید فطر اسوة سالکان در مراقبات روز عید فطر مینویسد 13«. مقدمّهاي براي رسیدن به این هدف است
روز] دعاي ندبه است. مؤمنی که صاحبالزّمان(ع) را امام خود میداند و در عصر غیبت، غصب حاکمیت او از ناحیۀ دشمنان و
همچنین تنگناي شیعیان را در حکومت کافران و بدکاران میبیند؛ باید شادمانی او به غمی سنگین، خندة او به گریه و عید او به عزا
14 شیخ مناجاتیان همچنین در آداب نماز «. تبدیل شده و دعاي ندبه بخواند و مانند مادر بچه مرده بگرید و براي فرج او دعا کند
هنگام برپایی نماز عید، مصیبت غیبت او را به یاد بیاور که امامت نماز عید از حقوق مخصوص امامزمان(ع) و اقامۀ » : عید میآورد
آن از کارهاي معروف اوست. آیا این مصیبت نیست که به جاي نماز با امام(ع) با دیگران نماز میگزاریم؟ اگر به جاي دیگران،
امام زمان(ع) خطبههاي نماز عید را میخواند چه حالی داشتیم؟ اگر او در میان ما بود، روزگار ما با امروز چقدر فرق داشت! به
آنچه که در روایات دربارة او آمده تأمّل کن [مسائلی مانند] برکات و انوار زمانِ حضورِ او، گسترش عدالت، عزّت اسلام، احترام
قرآن، تکامل عقلها، تزکیۀ جانها... آنگاه با صداي بلند به او خطاب کرده و با زبان شوق به حضرت قدس او عرضه بدار: اي پسر
احمد! آیا به سوي تو راهی هست تا ملاقات شوي... آقاي من! آقاي من! طولانی شدن فراق شما مرا کشته و امید وصال شما زندهام
میکند و چرا چنین نباشد اگر وعدة ظهور شما نبود تاکنون از میان رفته بودیم.آقاي من! زمان سپري شد و به آخر رسید و ما هنوز
منتظر امر شما بوده و با یاد شما زندگی کرده و نشانههاي ظهورتان را جستوجو میکنیم.آقاي من! آنگاه که دربارة وصال و لذّت
دیدارتان میاندیشم و همچنین دربارة کسانی که آنان را در پناه خود گرفته، به ایشان احسان کرده و به دیدار جمالت مشرفّشان
کردهاي و با نوشاندن جامهاي توحید بر آنان منّت نهادهاي میاندیشم؛ نزدیک است قلبم از حسرت شکافته شده و از غیرت دوپاره
شود... بر من سخت است که ببینم دیگران در برابر تو، در قلمروت به ناحق تصرّف و بر شیعیانت حکومت میکنند. شیعیان و
دوستدارانت به تو پناه آورده و از تو کمک میخواهند امّا پاسخی نمیشنوند. پناه بر خدا از این مصیبتهاي دردناك و سختیهاي
از مصیبت فقدان و نبود تو و درازاي غیبتت؛ در حالی که گرگها از هر سو برشیعیانت مانند رمهاي « انّا لله و انّا الیه راجعون » . فراوان
بیصاحب حمله ور شده و آنها را میدرند.سررو من! اینها اندکی از مصیبتهاي ما بود. امّا ناراحتیهاي شما به خاطر این مصیبتها
از ما سختتر بوده و دل شما را بیشتر به درد میآورد. زیرا از عطوفت و رأفت شما نسبت به شیعیان و هم چنین از غیرت و قلب
مهربان شما به خوبی آگاهیم. مگر جدّ شما امیرمؤمنان(ع) نبود که از ربودن خلخال زنی ذمّی به دست سپاهیان معاویه به درد
پس حال شما چگونه است وقتی « اگر مسلمانی از این خبر بمیرد، سزاوار سرزنش نیست » : میآمد و شِکوه میکرده و میفرمود
صفحه 35 از 56
3. روز عید قربان آن بزرگ، در اعمال و آیین عید قربان دوباره دلها را متوّجه آخرین 15«؟ بدانید بر زنان مسلمان چه میرود
مستحّب است که بعد از نماز عید، دعاي ندبه خوانده شود، » : حجّت خدا مینماید و لزوم توجّه به ایشان را یادآور شده و مینویسد
دعایی که به ما میگوید چگونه در این روز به یاد امام زمان خود بوده، چگونه براي از دست دادن امام خود گریان و اندوهناك
باشیم. اگر بتوانی باید سعی کنی در تمام این روز به یاد مولایت باشی و نگذاري مراسم عید، تو را از این مهم باز دارد و اگر به
جهت حضور مردم نمیتوانی آن را به خوبی انجام دهی [حداقل] سعی کن در باطن با پروردگار مأنوس بوده و حتّی ارتباط و
تاسوعا و » : 17 چنان که در باب پارهاي از اعمال تاسوعا و عاشورا نیز میآورد «. دلمشغولی تو با مردم نیز با اجازه و رضایت او باشد
عاشورا را روزهاي مصیبت خود قرار بده و در این دو روز با امام زمانت در عزا و سوگ مشارکت کن که آن جناب مصیبت
جدّشان را در هیچ روزي فراموش نمیکنند چنانچه از بعضی از بیاناتشان استفاده میشود هر بامداد و شامگاه بر آن حضرت
روایت » : 4. سالروز ولادت پدر گرامی امام زمان(ع) عارف پارساي تبریزي دربارة آداب دهم ربیعالثانی چنین آورده 18«. میگریند
شده این روز، روز ولادت مولا و امام ما، حضرت امام حسن عسکري(ع) است. خصوصیّت و ویژگیاي که این روز دارد این است
که مولود این روز، پدر بلا واسطۀ امام ما میباشد. بنابراین سزاوار است شیعیان با اموري مناسب به امامزمان(ع) تهنیّت گفته،
حاجات خود را از مولود این روز بخواهند و هم چنین از وي بخواهند که سفارش او را به امام زمانش(ع) نموده تا او را مورد نظر و
5. سالروز شهادت پدر گرامی امام زمان(ع) مرحوم 12.« لطف خود قرار داده، از بخشش و بزرگواريهاي خود بهرهمندش نماید
روایت شده وفات [شهادت] » : آیتالله ملکی تبریزي(ره) در تکلیف و وظیفۀ دوستداران امام زمان(ع) در هشتم ربیعالاول نیز آورده
امام حسن عسکري(ع) در این روز است. پس بر فرد مراقب واجب است که در این روز اندوهگین باشد. به خصوص با در نظر
گرفتن این مطلب که صاحب مصیبت، حجّت عصر و امام زمانش است. باید آن امام را [امام عسکري(ع)] با هر زیارتی که به
ذهنش میرسد، زیارت نموده، به امام زمانش(ع) تسلیت بگوید. سپس از خداوند به خاطر جانشینی امام زمانش(ع) تشکّر نموده، به
خاطر غیبت و دسترسی نداشتن به آن حضرت متأثّر شده، زمان ظهور و فواید انوار او و خیر و برکتهاي آن را در ذهن خود مجسّم
6. اعمال ماه ذیقعده عارف تبریزي در اعمال و مراقبات این ماه و زیارت رسول خدا(ص) خطاب به آن ذات مقدّس با دلی 11«. کند
دردمند و چشمی گریان از ایشان ملتمسانه میخواهد تا وساطت و شفاعتی کرده و از خدا بطلبد که ظهور فرزندش را نزدیک کند.
اي رسول خدا! ما با از دست دادن تو و غیبت جانشین شما مانند کودکان بیسرپرست و چونان اسیران بینگهبان شدهایم، پس اي »
رحمتِ جهانیان به ما رحم کرده و ما را از رحمت خود بهرهمند گردان، و به فرزند خود فرمان ظهور ده تا در این شبهاي تاریک
به نورافشانی پرداخته و براي حمایت اسلام، احیاي قرآن، استحکام ایمان و تربیت جهانیان برخیزد. اي رسول خدا! جهت تحقّق
16 توسل به امام زمان(ع) «. وعدهها و یاري بندگان [بیچاره] دست دعا بر آستان پروردگار برآور که ما کسی را جز تو نمیشناسیم
پایان مقال را دستور العملی از آن بندة خوب خدا در توسّل پیوسته به ساحت مقدس اهل بیت(ع) و استعانت و استمداد از آنان و
اگر چه » . همچنین خصایص و ویژگی آنان در برآوردن حوائج مختلف با آرزوي بلنداي مقامات براي آن ولیّ خدا به پایان میبریم
هر کدام از معصومین(ع) وسیلهاي براي بندگان خدا در برآوردن حاجات ایشان هستند امّا توسّل به هر یک از آنان آثار و برکات
خاصّ ی را در پی دارد چنانچه دعاي توسّل شاهدي بر این مطلب است. 1. توسّل به رسول خدا(ص) و دختر بزرگوارش حضرت
زهرا(س) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) براي طلب توفیق در طاعت و عبادت و رضایت خدا. 2. توسل به امیرمؤمنان(ع) براي
ایمنی از شرّ ستمگران و انتقام از دشمنان. 3. توسّل به امام سجّاد(ع) براي دفع وسوسههاي شیاطین و ستم سلاطین. 4. توسّل به امام
باقر(ع) و امام صادق(ع) جهت توفیق در امور اُخروي و معنوي. 5. توسّل به امام کاظم(ع) براي سلامتی از بیماريها و عافیت دردها.
6. توسّل به حضرت رضا(ع) جهت سلامتی در سفر و هراس از مشکلات آن. 7. توسّل به امام جواد(ع) براي گشایش در روزي و
بینیازي. 8. توسّل به امام هادي(ع) براي توفیق بر مستحبّات و اطاعت خداوند و نیکی و احسان به مردم. 9. توسّل به امام حسن
صفحه 36 از 56
عسکري(ع) براي توفیق در امور اخروي. 10 . و سرانجام توسّل به امام عصر(ع) براي برآورده شدن همۀ نیازهاي مادّي و دنیوي و
اخروي. چرا که امام عصر(ع) پناه و امید و حافظ و نور و زندگی ماست و او در بردارندة همۀ خصایص و ویژگیهاي دیگر
معصومین است و براي حاجات دیگر نیز توسّل به ایشان مناسب است. 19 مرحوم آیتالله میرزا جوادآقاي ملکی تبریزي(ره) در
بخشی از کتاب اسرار الصلوة خود تعقیباتی را براي بعد از نماز ذکر میکند که ما در اینجا چند دستورالعمل را که در ارتباط با امام
زمان(ع) است ذکر میکنیم. امید که عمل بدانها خشنودي حجّت خدا و ترفیع درجات آن بندة خوب خدا را در پی داشته باشد
زیرا هر کس سنّت نیکویی را بنهد در پاداش عاملان بدان سنّت، شریک خواهد بود: 1. بعد از هر نماز خواندن سه مرتبه سورة
توحید (قلهوالله) و هدیۀ آن به پیشگاه حضرت صاحبالامر(ع)؛ 2. خواندن دعاي عهد در تعقیب نماز صبح؛ 3. خواندن دعاي
و عجّل لولیّک الفرج و أرنا فیه و فی أهل بیته و شیعته و رعیّته و » : 4. دعا براي امام عصر(ع) بدین صورت ؛«... اللّهم عرّفنی نفسک »
20 پروردگارا دعاي ناقابل ما را که نشانۀ محبت ما بدان حجّت خدا است به پیشگاه .« عامّته و خاصّ ته ما یأمُل و فی أعدائه ما یَخدز
ایشان برسان و ما را مشمول دعاهاي خیر او قرار بده و قلب او را از ما دوستداران او راضی و خشنود بگردان. آثار و مکتوبات از
حضرت آیتالله ملکی تبریزي آثار فراوانی بر جاي نمانده و شاید بتوان گفت علّت آن این باشد که پرداختن به تهذیب نفوس،
مراقبه و محاسبۀ شبانهروزي؛ آنچنان ساعات و آنات شبانه روز او را پر کرده بود که دیگر فرصت و فراغتی براي نوشتن کتاب و
رساله باقی نمیگذاشت با این همه شش اثر از ایشان در دو حوزة عرفان عملی و فقه باقی مانده است که به شهادت شخصیتهایی
مانند امام خمینی، علّامه طباطبایی، مرحوم میرزا محمّد اسماعیل دولابی(ره) و علّامه حسنزاده آملی تربیتکننده و در مسیر سیر و
سلوك روشنگر است. در عظمت آثار او همین بس که عارف مجاهد بینظیر عصر ما حضرت امام خمینی(ره) فرزند گرامیاش،
از علماي معاصر، کتب شیخ جلیلالقدر، عارف بالله حاجمیرزا جواد » : سید احمد را به مطالعۀ آثار و کتب او میخواند و میفرمود
5 در اینجا سه اثر سترگ او را در حوزة عرفان و معرفت به اختصار معرفی کرده، مطالعۀ پیوستۀ آنان را «. آقاي تبریزي را مطالعه کن
به دوستان و طالبان سفارش میکنیم. 1. اسرار الصلوة: کتابی است حاوي اشارات و اسرار فراوانی در باب نماز از طهارت و مقدّمات
تا سجده و سلام و بخش پایانی آن در تفسیر سورة حمد و توحید و فضیلت نماز شب و جماعت. تأثیر این اثر نورانی را میتوان در
آثار عرفانی امام خمینی(ره) به خوبی مشاهده کرد. 2. المراقبات یا اعمال السنه: مرحوم مؤلّف در این اثر گران مایه و بلندپایه اعمال
و برنامههاي روزها و ماههاي سال از محرّم تا ذيالحجّه را به همراه آثار و برکات روحی و معنوي هر عمل با قلمی شیوا توضیح داده
است. مؤلّف در مقدمهاي که با مناجات آغاز میشود انگیزة خود را از تألیف این کتاب چنین آورده است: به آسانی میتوان از
روزهاي سال مراقبت کرد و براي یک بار هم که شده بعضی از اعمالِ سال را انجام داد. من در این کتاب به طور اختصار مهمترین
اعمال رسیده و لازمترین مراقبات را مینویسم. به یقین بدان که هیچ گاه نمیتوانی ظاهر خود را اصلاح کنی مگر با اصلاح باطن.
زیرا سرچشمۀ اعمال قلب است. 6 مرحوم علّامۀ طباطبایی(ره) در مقدّمهاي کوتاه، مؤلّف و کتاب او را چنین میستاید: این کتاب
دریاي موّاجی است که در سنگ و پیمانه نگنجد و مؤلّف آن پیشواي والامقامی است که برتري و بلنداي شخصیّت او با هیچ معیار
مرحوم میرزا جوادآقا » : و مقیاسی قابل سنجش نیست باشد. 7 دربارة المراقبات این نکته از زبان یکی از اهل معرفت شنیدنی است که
به خاطر توغّل و تعمّق در توحید چندان کارِ منسجمی نکردند. کتاب المراقبات ایشان به این صورت نبود، بلکه حضرت امام خمینی
3. رسالۀ لقاءالله: کتابی 8«. و حضرت آیتالله سیّد احمد خوانساري(ره) اوراقِ آن را تنظیم کردند تا به صورت کتاب حاضر درآمد
سرشار از نورانیّت و معنویّت که مطالعه و عمل به آن رهپویان وادي معرفت را به قلّۀ قداست و چکاد طهارت میرساند در این اثر
و آیات مربوط به آن توضیح داده شده و راه موفّقیت و توفیقات الهی براي سالکان کوي دوست به قلم عارفی ره پیموده و « لقاءالله »
گرم و سرد سلوك را چشیده بیان شده است. علّامه حسنزاده آملی این رساله را بارقهاي از بارقههاي آتشین و دلنشین محفل
عرشی آن استاد بزرگ ربّانی میداند. 9 سخن را در این باب با بیانی از عارف صاحبدل مرحوم حاج میرزا محمد اسماعیل
صفحه 37 از 56
10 به پایان برده و بلنداي مقامات معنوي را براي آن دو « کتابهاي میرزا جواد آقا سرشار از نور هستند » : دولابی(ره) که میفرمودند
بزرگوار و همۀ معلّمان اخلاق و مربیّان نفوس از خداي قدّوس خواهانیم. ماهنامه موعود شماره 91 پینوشتها: 1. ملکی تبریزي
اسرار الصلوة، ص 324 ، ترجمۀ صادق حسنزاده و علی خلیلی، نشر کیش مهر. 2. سید علیرضا ریحان یزدي، آئینۀ دانشوران، ص
143 ، به تصحیح باقري بیدهندي، نشر کتابخانۀ آیتالله مرعشی نجفی. 3. محمد جواد نور محمّدي، شیخ مناجاتیان، ص 58 ، به نقل
از علاّمه حسنزاده آملی، نشر مهر خوبان. 4. علاّمه طهرانی، روح مجرّد، ص 285 ، ، نشر علامه طباطبایی 5. حضرت امام
خمینی(ره)، سرّ الصلوة، ص 40 ، ، مرکز نشر آثار حضرت امام خمینی. 6. ملکی تبریزي، ترجمۀ المراقبات، ص 37 ، ، ترجمۀ ابراهیم
. 8. محمد جواد نور محمّدي، ناگفتههاي عارفان، ص 183 ، به نقل از شیخ مناجاتیان، ص 75 . محدّث، نشر اخلاق. 7. همان، ص 19
10 . مصباح الهدي، ص 442 ، مهدي طیب، نشر سفینه. . 9. صادق حسنزاده، طبیب دلها، ص 166 ، به نقل از اسرار الصلوة، ص 2
.14 . 13 . همان، صص 183 185 . 11 . المراقبات، صص 70 71 ، ترجمۀ: ابراهیم محدث، نشر اخلاق. 12 . همان، صص 81 82
18 . ملکی تبریزي، اسرار الصلوة، . 17 . همان، صص 459 460 . 16 . همان، ص 412 . 15 . همان، صص 351 358 . همان، ص 345
20 . ملکی تبریزي، اسرار الصلوة، صص 338 340 ، نشر کیش مهر. . 19 . المراقبات، صص 82 83 . ص 125
آداب ورود به میهمانی خدا
اگر ماه رمضان » : اشاره: بعضی از روایات، ماه رمضان را ابتداي سال قمري برشمردهاند، چنانچه حضرت امام صادق(ع) فرمودهاند
بنابراین کسانی که اهل بیداري و توجهاند، قبل از ورود به این میهمانی .« [از آفات] سالم و در امان باشد، تمام سال سالم خواهد بود
بزرگ، در پی کسب آمادگیهاي روحی لازم هستند، تا بتوانند از این فرصت ویژه بهترین بهرهها را بگیرند، و خصوصاً آنکه خود
را براي ورود به شبهاي قدر و برقراري ارتباط قوي و محکم با صاحب آن، یعنی حجّت حق در عالم مهیا کنند. در این نوشتار
سعی شده تا چند نمونه از برجستهترین آداب ورود به این ماه بزرگ به موعودیان گرامی تقدیم شود. باشد که توفیق عمل به آن را
را طیّ نموده و بدون تردید به محضر والاي امام « مراقبه » بیابند. سید بن طاووس از جمله عالمان نادري است که مراحل مختلف
عصر خویش شرفیاب شده است. عطر توحید و ولایت، پویندگان راه خدا را در تمامی آثار و نوشتههاي او سرمست میکند.
کتاب اقبال الاعمال از جمله نوشتههاي این عالم بزرگ، مقام شامخی را در بین آثار وي داراست. ایشان، خود دربارة کتابش چنین
در ابتداي ورود به ماه رمضان، این کتاب را که مشتمل بر: اعمال ماه است، حاضر میکنم، میبوسم و بر چشم و سر » : میگوید
گذارده، به سینه و قلبم میچسبانم، زیرا میبینم که آن از طرف پروردگار و صاحب اختیارم به من هدیه شده تا دربهاي خیر و
سید بن طاووس(ره) در این کتاب آداب ورود به ماه بزرگ رمضان را چنین برشمرده است: .« خوبی و پیروزي را به رویم بگشاید
جهت آمادگی براي ورود به میهمانی خداوند، رعایت چند نکته براي اهل مراقبه لازم و ضروري است که آنها را به ترتیب اولویت
بیان میکنیم: 1. نماز شکر چون سالک، دریافت که ماه مبارك رمضان آغاز سالی است که میتوان در آن، به وسیلۀ عبادت به
سعادت و کمال دست یافت و در شب قدر، تدبیر و میزان امور رقم میخورد و دعاها مستجاب میشود، شایسته میبیند که با به جا
آوردن نماز شکر، با سال گذشته وداع کرده، به استقبال سال آینده رود و به جهت نجات از خطرهاي سال گذشته و دستیابی به
رضایت پروردگار و توفیق درك سال جدید، با فراغت کامل و به دور از بیماريها و آفات باطنی و ظاهري، شکر الهی را به جاي
آورد. 2. توبه و استغفار آنگاه توبه را از خویشتن شروع مینماید، از خدا به خاطر کوتاهیها و ظلمهایی که در حق او نموده، طلب
عفو و گذشت کرده و از سستیهایی که در اصلاح و پاکی قلب، جهت توجه و عنایت خداوند روا داشته، و همچنین دربارة
کمکاريهاي اعضاي و جوارح خود در عبادت و عقب انداختن توبۀ نصوح، از خداوند بخشش میطلبد و از جانب هر عضوي از
اعضاي خود صدقه میدهد؛ زیرا خداوند فرموده است: إنّ الحسنات یذهبن السّئیات 1 کارهاي نیک آثار گناهان را میزداید. آنگاه
صفحه 38 از 56
به جهت آثار و خواص فراوان صدقه، به ازاي هر روز و شب از سال آینده، قرص نانی صدقه میدهد. 2 نماز با فضیلت توبه: انس بن
مالک میگوید: پیامبر اکرم(ص) روز یکشنبۀ ماه ذیقعده خارج شد و فرمود: اي مردم! کدام یک از شما میخواهد توبه کند؟ مردم
گفتند: همه میخواهیم توبه کنیم. حضرت فرمود: غسل کنید، وضو بگیرید و چهار رکعت نماز بخوانید و در هر رکعت پس از
را بخوانید و سپس 70 « قل اعوذ برب الناس » و یک بار نیز « قل اعوذ برب الفلق » و یک بار « قل هوالله احد » حمد، سه مرتبه سورة
یا عزیز یا غفّار إغفر لی » : گفته، پس از آن بگویید « لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم » مرتبه استغفار کنید. 3 و در پایان استغفارها
سپس پیامبر اکرم(ص) فرمود: هر بندهاي از امّت من که این ،« ذنوبی و ذنوبَ جمیع المؤمنین و المؤمناتِ فإنّه لا یغفر الذّنوبَ إلّا أنت
عمل را انجام دهد، از آسمان به او خطاب میشود: اي بندة خدا! اعمالت را از سر گیر و دوباره شروع کن؛ زیرا توبۀ تو پذیرفته و
گناهانت آمرزیده شده است. و ملکی از زیر عرش ندا میدهد: اي بندة خدا! برکات و خیرات الهی بر تو و بر خاندان تو و بر
فرزندان تو باد! و ملکی دیگر چنین ندا میدهد که اي بندة خدا! دشمنان تو در قیامت از تو راضی میشوند! و ملکی دیگر
میگوید: اي بندة خدا! با ایمان کامل میمیري و دین تو محفوظ میماند و قبرت گشاده و نورانی میگردد! و ملکی دیگر چنین ندا
میدهد: اي بندة خدا! پدر و مادرت از دست تو راضی و خشنود میشوند، اگرچه بر تو خشمناك و ناراضی بودهاند و این نماز
موجب بخشش پدر و مادر و فرزندانت گردید و روزي تو در دنیا و آخرت گسترش پیدا کرد و زیاد شد. در پایان هم جبرئیل
میفرماید: خودم هنگام جان کندن نزد ملک الموت حاضر میشوم و سفارش تو را به او میکنم تا در آن لحظۀ سخت با تو مدارا و
نرمی کند و فشار جان کندن هیچ خدشهاي به تو وارد نسازد و روح تو از جسدت با ایمان خارج شود. مردم از آن حضرت(ص)
سؤال کردند: اگر شخصی در غیر ماه این عمل را انجام دهد، همین آثار بر نماز وي مترتب است؟ حضرت فرمود: مانند همین امور
3. توسل به آستان پروردگار براي او نیز هست و حضرت جبرئیل(ع) در هنگام معراج، این کلمات و نماز را به من تعلیم فرمود. 4
چنانچه گذشت، ماه رمضان، اول سالِ بعضی از خواص و اهل سرّ صلوات الله علیهم اجمعین میباشد؛ پس شایسته است به کرم و
رحمت الهی متوسّل شوي و از او درخواست کنی تا تو و هر آنچه که تو را در اجراي فرامین او، در طول سال آینده یاري میدهد
نگه دارد؛ همان طور که اگر انسان بخواهد به مسافرتی یکساله برود، براي یافتن راهنما و نگهبان و رفیق سفر و جانشین براي امور
روزانه در طول مدت غیبتش باید تلاش نماید و چنانچه براي سال جدید آمادگی نداشته باشد، گویا سفر یکسالهاي را شروع
کرده، نسبت به سرنوشت و پیش آمدهاي آن بیاطلاع است. پس چه بینیازي والاتر از خداوند متعال تا تمامی امور سال آینده
4. توسل به حضرات ائمه معصومین(ع) مهمترین مسئلهاي که خویش را به او بسپاري و با اطمینان خاطر سفر خود را شروع نمایی؟ 5
سالک در شب اول ماه باید انجام دهد، توسل به نگهبانان و حامیان خود، یعنی ائمۀ مصومین(ع) میباشد. او باید آبرو و چهرة
نورانی آنان را در پیشگاه خداوند شفیع قرار دهد؛ زیرا روي سیاه و ظلمانی، شایستۀ توجه به خداوند با عظمت و صاحب جلال
نیست. سالک باید در توسّل به آستان آن بزرگواران با لطافت بسیار سخن گوید و حالت گریه و تضرع و پریشانی خود را زیاد کند
تا مورد قبول آن حضرات واقع شده، شفاعتش کنند و قبول و موفقیّت در اعمال را در راستاي خشنودي خداوند براي او از حضرت
احدیّت مسئلت و درخواست نمایند؛ زیرا حضرت حق کریم است و انسانهاي بزرگوار و کریم را ردّ نخواهد کرد، به ویژه این اولیا
که خداوند آنان را به عنوان دربهاي رحمت و روشنیبخش راهش در بین آفریدهها قرار داده، آنان را با کرامت و بزرگواري
تربیت نموده و دستور پناه دادن بندگانش را به آنان داده است. چه بسا ممکن است انسان هنگام توسّل، با عنایت یک ساعتۀ آنها به
سعادتی نائل شود که با عبادت یک سال نمیتواند آن را کسب کند؛ پس فرصت را غنیمت شمار و پس از عرض سلام و حمد و
اي آقاي من! تو در این شب حمایت کننده و نگهبان امت و کریمترین آفریدهها هستی، میهمانی را دوست » : ثناي آنان چنین بگو
داري و از جانب خداوند مأمور هستی که پناهگاه بندگان باشی و این بنده، میهمان خداوند و تو است و به حضرت حق و آستان
شما پناه آورده است؛ پس بندهات را پناه ده و پذیراییاش نما و پذیرایی مرا در این شب عزیز، ورود در جمع دوستان و شیعیان خود
صفحه 39 از 56
قرار ده و دعا و شفاعت و ولایت خود را شامل حالم نما و در پیشگاه خداوند وساطت کن تا از بخشش و پذیرش و رضایت او
بهرهمند گردم و با نظر رحمتی به سویم بنگرد که پس از آن هیچ گاه ناخرسندي و خشمی نباشد و مرا به شیعیان خود که در بارگاه
قرب الهی آرمیدهاند و دوستانی که گوي سبقت را از همگان ربودهاند، ملحق نما؛ چون که شفاعت شما در پیشگاه خداوند ردّ
نمیشود و براي شما نزد خداوند شأن و منزلت والایی است، پس اي سرپرست و زمامدارم! به حق آن مقام و منزلتی که خداوند به
شما عنایت فرموده است از شما میخواهم که آنچه تقاضا کردم به من عنایت فرمائید و به میزان بزرگواريتان بر آن بیفزایید و به
پستی و کم مقداري و بدحالی من ننگرید؛ زیرا در میهمانی انسانهاي بزرگوار بخشش بر آنان گران نیست و هیچگاه بخشش و
عطاهاي ایشان به مقدار ارزش ناچیز میهمانانشان محدود نمیباشد، چرا که لطف و عطا همواره در خور بخشایندگان است. اي
آقایان من! شما بودید که بزرگواري را به بزرگواران و شیوة بخشش و سخاوت را به انسانهاي سخاوتمند آموختید؛ اگر جود و
بخشش یادآوري گردد، شما ابتدا و انتها و اصل و فرع آن هستید و اگر سخن از بزرگواري به میان آید، شما معدن و سرچشمۀ آن
میباشید؛ چه، درخواست کننده از شما ردّ نمیشود و آرزومندان درگاهتان ناامید نمیگردند. مولاي من! تو چه وقت مرا از ضیافت
خلاصه آنکه .« خویش محروم ساختهاي و در محفلت به هلاکت دچار نمودهاي؟! نه، از تو چنین عملی با میهمانت بسیار بعید است
سالک باید با تمام وجود در به دست آوردن لطف، شفاعت و ترحّم حضرات ائمه(ع) بکوشد تا با عمل یک ساعتۀ خود سعادت
سال آیندة خویش را تأمین کند و با کوشش اندك فضایل عظیم را کسب نماید، سپس این توسل را در هر روز و شب با سلام
5. پاك کردن اموال با خمس از مراقبات و اعمال مهمی که دادن به آن بزرگواران و ذکر بعضی از آنچه گذشت ادامه دهد. 6
سالک پس از توبه و پاك کردن قلب باید انجام دهد آن است که به وسیلۀ پرداختن خمس، خوردنیها و نوشیدنیها، پوشاك و
مسکن و هر آنچه که شخص روزهدار با آن سر و کار دارد را پاك و طاهر نماید و بهتر آن است که خمس اموالش را ابتداي ماه
بدهد تا عبادات و اعمالش از راه حلال انجام پذیرد. 7 ماهنامه موعود شماره 91 پینوشتها ?: با استفاده از: پیمانۀ عشق، نوشتۀ
2. مرحوم حاج شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان . احمدرضا حسینزاده اصفهانی، با تلخیص. 1. سورة هود ( 11 )، آیۀ 114
مینویسد: ظاهر آن است که باید استغفار مذکور و دعاي بعد از آن را پس از نماز بهجا آورد. 3. سید بن طاووس، اقبال الاعمال،
ص 308 ، ملکی تبریزي، میرزا جواد آقا، المراقبات، ص 188 ، همان، ذیل اعمال ماه ذیقعده. همان گونه که حضرت در پایان روایت
فرمودهاند، این نماز با فضیلت، اختصاصی به ماه ذیقعده نداشته و انجام آن در اوقات دیگر نیز مطلوب میباشد، به همین جهت
. 5. همان، ص 22 . علماي اخلاق این نماز را در اوقات دیگر سال براي سالکین توصیه مینمایند. 4. سید بن طاووس، همان، ص 21
. 7. همان، ص 127 ، اقبال الاعمال، ص 8 . 6. ملکی تبریزي، همان، ص 130
میهمان ماه (ابوالقاسم حسینجانی)
ابوالقاسم حسینجانی میاندهی در سال 1328 در بندر انزلی متولد شد. وي پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد
دانشگاه شد و موفق به اخذ مدرك کارشناسی ارشد در رشتۀ مهندسی برق از دانشکدة فنی دانشگاه تبریز گردید. عشق به شعر و
ادبیات از دوران نوجوانی در وجود او جوانه زد و از آنجا که او از فطرتی پاك و خداجو برخوردار بود، از همان آغازِ فعالیتهايِ
ادبی خویش، در سنگر قلم، اندیشمندانه به مبارزه با ظلم و ستم برخاست و با خودکامگیها پیکار کرد تا آنجا که دستگیر و روانۀ
زندان شد. صداقت و صمیمیت، دو ویژگی شاخص آثار این شاعر تواناست. نگاه دقیق و عمیق او به واژهها از او سخنوري توانا
ساخته است، سخنوري که همواره سخنی تازه براي گفتن دارد. حسینجانی علاوه بر سرودن شعر، به خاطر آشنایی با زبانهاي
انگلیسی و عربی، در حوزة ترجمه نیز فعالیت دارد و در رشتۀ تخصصی خویش آثاري را به زبان فارسی ترجمه کرده است. در کنار
شعر و ترجمه، وي در حیطۀ نویسندگی نیز به خلق آثار ارجمندي نایل آمده است که تأملات او پیرامون شهید و شهادت و آثاري
صفحه 40 از 56
که او در همین زمینه خلق کرده، همه سرشار از طراوت و تازگی است. وي در کنار فعالیتهاي ادبی، مسئولیتهایی نیز داشته است
که از جملۀ آنها به موارد زیر میتوان اشاره کرد: عضو شوراي انقلاب اسلامی گیلان، نخستین فرماندار و نمایندة منتخب بندر
انزلی، سردبیري ماهنامۀ ارتباطات، عضو هیئت داوران جشنوارههاي ادبی کشور، مسئول شوراي آموزشی بنیاد نهجالبلاغه، مدیر کلّ
پست منطقۀ 17 تهران و پست تصویري کشور و... . از آثار اوست: بیمرگ، مثل صنوبر؛ مقدمهاي بر شیطان؛ اگر شهادت نبود؛
حسین, احیاگر آدم؛ در اقلیم خویشتن؛ چفیههاي چاك چاك؛ سمت صمیمانۀ حیات؛ فراسوي خیال خاکیان؛ عشق کبریت نیست
که بیخطرش را بسازند و... انتظار تو... در هوایی که سرد و توفانیست همۀ فکر گل، پریشانیست انتظار تو بود، ما را کُشت این
چه کُشتارهاي پنهانیست؟! غم ما باز تازگی دارد شام دل، باز هم چراغانیست هر چه باشد، به گل نخواهم گفت که: سرانجام
باغ، ویرانیست! برو، اي عقل! خانهات آباد هر که دیوانه نیست, از ما نیست! باغبانِ اشراق روح خاکستر من! کجایی؟ بحر شعلهور
من! کجایی؟ کهکشان، آسمان، سال نوري! ژرف پهناور من! کجایی؟ مشتري بر تو، کیوان و زهره سوي آن سوترِ من! کجایی؟
صاعقه، ابر، باران، جوانه! رویش باور من! کجایی؟ سمت قوسِ مدار تکامل! اوج سرتاسر من، کجایی؟ ارتفاع سحر! صبح پیچان!
تاب نیلوفر من! کجایی؟ باغبان فلق! بذر فردا! دانۀ خاور من! کجایی؟ بیستون، آسمان، راه شیرین! شور شعر ترِ من! کجایی؟ فاتحه،
قدر، والعصر، یاسین! واقعه، کوثر من! کجایی؟ قبله، سجاده، نیّت، نیایش! سجدة آخر من! کجایی؟ نافله، نازدانه، نوازش! غایب در
برِ من! کجایی؟ آشکارِ حَسَن! غیب نرگس! راز پرده درِ من! کجایی ?؟! تقدیم به ساحت مقدس مولیالموحدین، حضرت علی(ع)
پدر خاك آسمان، سرپناه مولا بود و زمین، کارگاه مولا بود عاشقی، پابهپاي او میرفت چشم نرگس، نگاه مولا بود هرچه میکرد،
دلبري میکرد مهربانی، سپاه مولا بود عدل و آزادگی، که گُم میشد چشم مردم، به راه مولا بود روز، هرچیز داشت، از او داشت و
شبان، شاهراه مولا بود روز و شب را، به کار وا میداشت این، سپید و سیاه مولا بود! آب، از الغدیر، بر میداشت مشربی که گواه
مولا بود کوفه، هرچند هم، که بد میکرد باز هم، در پناه مولا بود! پدر خاك بود و خاکی بود بیگناهی، گناهِ مولا بود! هواي
خواندن نهجالبلاغه را دارم نخُفتهام، به خدا، من هنوز بیدارم شب و ستاره و تشویش، زیرِ سر دارم هزار راه نرفته، در این خرابآباد
هزار کار نکردهست، حاصل کارم! نگاه نیلی من، در هواي زهرا ماند به زُهره گفتهام امشب، که بشکند تارم یگانه آرزوي این شب
سیاه من است که در هواي رهایی، دوگانه بگزارم! به خانه باغ شما، پا نمینهم، امّا به پاي آن گُلِ گمگشته، کمتر از خارم اگرچه
بغض غریبم، ولی نمیدانم دلیل چیست که من، ابرم و نمیبارم؟! نجف، نجف، به ملاقات مرتضی رفتم به نیتی که بیاید علی به
دیدارم چنان به شهر غریبان، غریبهام که مپرس هزار ابر، هواي گریستن دارم! مرا از این همه غوغا، ببر به نخلستان هواي خواندن
نهجالبلاغه را دارم نگاه من، به جز از معجزات تازه نداشت کدام شعبده، کردهست اسیر تکرارم؟!
شعر و ادب
در شادباش ولادت کریم اهل بیت، حضرت امام حسن مجتبی(ع) صداي سبز تو آمد عروس حجلۀ خورشید در شهود در کوچهاي
نشست که سرمنزل تو بود امشب صداي سبز تو جاريست در فضا پا در رکاب آمدنت مانده صبح زود دست نسیم، پنجرهها را
دیده میگشود ما پردة نگاه به یک سو زدیم باز ماندیم ماتِ خندة آیینۀ ودود این « چشم خدا » گشود و رفت در خانهاي که
چشمهاي کیست که در من ترانه ریخت؟ از مشرق کجاست که با من غزل سرود؟ از آن همه شکوه که در باغ حُسن توست یک
ساغر نگاه، عنان از دلم رُبود اي بر بلندِ سبز شرافت نهاده پا چون ذرهاي به کوي تو سر میبرم فرود از بس به روي صخرة صبر
تا ابد ستود آن قدر نازك است دلِ تو که میتوان غم را به چشم دید و در آن ناله را شنود جز « حسن » ایستادهاي گیتی تو را به صبرِ
قبلۀ نگاه تو را اي نماز سبز! بر هیچ قبلهاي نگذارم سرِ سجود وقتی که ذوق، فرصتِ بدرود را گرفت بر قامت صبور تو صد آسمان
مولایی پس از شهادت برگِ تقویم در اثناي خزان یخ زده است مرگ باریده « غزل مثنوي » درود غلامرضا شکوهی برشی از یک
صفحه 41 از 56
بر این شهر و زمان یخ زده است مرگ باریده که این خلق نمیآشوبد گوش کن، دست هراس است که در میکوبد انجماد برهوت
است در این گورستان نالۀ جغد سکوت است در این گورستان بختک عافیت افتاده و خوابند این قوم محو زیبایی رؤیاي سراباند
این قوم کُندي همت و بُرّانی تقدیر اینجاست قحطِ مردانگی و کثرت شمشیر اینجاست این همان کوچه، همان کوچۀ
شبگرديهاست این همان کوفه، همان کوفۀ نامرديهاست واي من! مسجد این شهر به خون آغشته است زخم شمشیر جفا، شیر خدا
را کُشته است واي! این مشهد مولاست، بیا گریه کنیم مسجد کوفه همینجاست، بیا گریه کنیم قامت افراشت چو خورشید به قد
قامتِ خون چه قیامت که به پا خاست، بیا گریه کنیم شبِ آغاز یتیمیست، برادر بنشین این شبِ بیکسی ماست، بیا گریه کنیم آه!
این بغض گره خورده، گلوگیر شده بغض در گریه شکوفاست، بیا گریه کنیم خون چکان است قلم، شعر نمیبافم من این فغانِ دلِ
تنهاست، بیا گریه کنیم ? ? ? خالی از درد، دلی نیست، چه میگویم من؟ شب قدر است و علی نیست، چه میگویم من؟ دفتر شعر
من ارزانی غم، بعدِ علی خاك بر فرقِ من و مثنويام، بعدِ علی! اسماعیل امینی تو اي قالبِ اصل انسان بیا زمین، وسعت امتداد
شماست تمام خیابان به یاد شماست سراپاي مژگان که شد سُرمه رنگ یقیناً به خطِِّ مداد شماست در این خاك، از آب و آتش
بگیر بر این سرزمین، ابر و باد شماست چه آیینه سازیم از روي یار؟! که بازار حیرت، کساد شماست همین دیر کردن، همین انتظار
براي شما و به یاد شماست شما بهترین نقطۀ عالَمید کدامین عدد در عِداد شماست؟ تو اي قالبِ اصل انسان بیا که چشم انتظار مُعاد
شماست احمد عزیزي نذر مولا علی(ع) اندوه نخلستان باز شب، اندوه نخلستان فرا رویش شعله رقصان است در چشمان آهویش
نخل، پیش پاش گیسو میپریشاند تا بگیرد قوّتی از دست بازویش ماه، سرگردان میان برکۀ چشمش کوفه، غرق جاري آواز
یش بُغض تلخی حنجرش را سخت میسوزد خلوت چاهی که میخواند به آن سویش سر درون چاه این دل را که میفهمد؟ « یاهو »
نرم پاسخ میدهد از چاه: بانویش... با شمایم! حرفهاتان خستهام کردهست عشق را سنجیدهام من با ترازویش! سید مهرداد افضلی
غروب جمعه غروب جمعه رسیدهست و باز تنهایی غروبِ این همه غربت، چرا نمیآیی؟ زمین به دور سرم چرخ میزند، پس کی
تمام میشود این روزهاي یلدایی؟ کجاست جاذبهات آفتاب من؟ خستهست شهاب کوچکت از این مدار پیمایی کبوترانه دلم را
کجا روانه کنم؟ کجاست گنبد آن چشمهاي مینایی؟ تمام هفته دلم را به جمعه خوش کردم غروب جمعه رسیدهست و باز تنهایی...
پانتهآ صفایی بروجنی اي صاحب زمانه...! دنیا بد است، بیتو مکان بدي شدهست اي صاحب زمانه! زمان بدي شدهست حتی پیامی
از تو به اینجا نمیرسد بعد از تو باد، نامهرسان بدي شدهست برگرد، تا هواي زمین را عوض کنی حالا که نیستی، خفقان بدي
شدهست حالا که نیستی، همه ساکت نشستهاند حتی زبان شعر، زبان بدي شدهست ساعت، به سرعت و نگران پیش میرود این
تیک تاكها، هیجان بدي شدهست دست مرا بگیر که یخ زد بدون تو جان مرا بگیر، که جان بدي شدهست میلاد عرفانپور
باور مهدویت